۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

سئوالاتی در زمینه گرایش جنسی و همجنسگرایی

سئوالاتی در زمینه گرایش جنسی و همجنسگرایی
(این مطالب آنقدر ابتدایی نگارش شده که حتی آقای رئیس جمهور هم می توانند بخوانند)

گرایش جنسی چیست؟
گرایش جنسی یک جاذبه ی احساسی عاطفی، جنسی و محبت آمیزِ بادوام نسبت به انسان دیگری می باشد. این امر به راحتی از مقوله های دیگر جنسی نظیر جنسیت بیولوژیکی، هویت جنسی (احساس روانشناسانه مرد یا زن بودن) و نقش جنسیتی اجتماعی (تبعیت از هنجارهای فرهنگی برای رفتار مردانه یا زنانه) قابل تشخیص می باشد.
گرایش جنسی در واقع در طیف پیوسته ای قرار می گیرد که در آن افراد در بین دو مرز همجنسگرایی محض تا دگرجنسگرایی محض قرار می گیرند و در این بین فرم های مختلفی از دوجنسگرایی نیز قابل مشاهده می باشد. افراد دوجنسگرا می توانند جاذبه جنسی، عاطفی و احساسی را به هر دو جنس موافق و مقابل داشته باشند. افرادی که دارای تمایلات همجنسگرایانه می باشند گاه با اصطلاح ((گِی)) (هم زنان و هم مردان) هم شناخته می شوند و گاه اصطلاح لزبین فقط برای زنان همجنسگرا به کار می رود.
گرایش جنسی متفاوت از "رفتار جنسی" است به این دلیل که گرایش جنسی به احساسات و به مفهوم خودانگاری مربوط می شود. افراد ممکن است گرایش جنسی خود را در رفتارهای جنسی خود بیان کرده و یا آن را مخفی نمایند.

چه چیزی سبب می شود تا شخصی گرایش جنسی خاصی داشته باشد؟
نظریات بسیار متعددی در مورد منشاء گرایش های جنسی یک فرد وجود دارد. اکثر دانشمندان در این زمینه در حال حاضر اتفاق نظر دارند که گرایش جنسی احتمالاً نتیجه تعامل پیچیده ای از فاکتورهای محیطی، روانشناختی و بیولوژیکی می باشد.
در اکثر مردم، گرایش جنسی در سنین کم شکل می گیرد. همچنین مدارک قابل توجهی اخیراً به دست آمده که اعلام می دارد که نقش فاکتورهای بیولوژیکی نظیر ژنتیک و فاکتورهای هورمونی در زمان تولد در گرایش جنسی افراد بسیار مهم اند. به طور خلاصه، آنچه که بایستی در نظر داشت این است که احتمالاً دلایل بسیاری برای گرایش جنسی یک فرد وجود دارد و این دلایل ممکن است برای افراد مختلف نیز متفاوت باشد.

آیا گرایش جنسی یک انتخاب است؟
خیر، انسان ها نمی توانند همجنسگرا و یا دگرجنسگرا بودن خود را انتخاب نمایند. گرایش جنسی در اکثر افراد در اوایل نوجوانی و بدون هیچ نوع تجربه جنسی قبلی ظاهر می شود. اگر چه ما از نوعی انتخاب برخورداریم که آیا به احساس مان عمل کنیم یا نه، ولی روانشناسان گرایش جنسی را به عنوان یک انتخاب آگاهانه و از روی اختیار که به طور داوطلبانه قابل تغییر باشد، نمی دانند.

آیا روش های درمانی می تواند گرایش جنسی را تغییر دهد؟
خیر، اگر چه اکثر همجنسگرایان زندگی شاد و موفقی دارند (در مورد همجنسگرایان ایرانی مقیم ایران اینگونه نیست)، ولی برخی از همجنسگرایان و دوجنسگرایان ممکن است در صدد تغییر گرایش جنسی خود از طریق درمان آن باشند که غالباً در اثر فشارهایی است که از سوی خانواده و یا گروه های مذهبی و اجتماع بر آنها وارد می شود. واقعیت این است که همجنسگرایی یک بیماری نیست لذا نیازی به درمان ندارد و از این رو قابل تغییر نمی باشد.
با این وجود، برخی از گی ها و لزبین ها و دوجنسگرایان برای تغییر گرایش جنسی خود به افراد متخصص در زمینه سلامت و بهداشت روانی مراجعه می کنند. برخی از این افراد نیز برای دریافت راهنمایی در زمینه نحوه آشکار سازی گرایش خود در جامعه و نیز نحوه مقابله و برخورد با پیش داوری افراد به افراد متخصص مراجعه می نمایند ولی اکثراً مراجعه آنها به روانشناسان برای درمان به همین دلایل و نیز مشکلات اجتماعی است که افراد دگرجنسگرا هم با آن مواجه می باشند.

پس درمانهای موسوم به "درمان های تبدیلی" چیستند؟
برخی از روانشناسان که اقدام به درمان های تبدیلی نموده اند گزارش می کنند که قادر به تغییر در گرایش جنسی مراجعه کنندگان خود از همجنسگرایی به دگرجنسگرایی شده اند. با این وجود موشکافی دقیق این گزارش ها نشان می دهد که چندین عامل شک برانگیز در ادعای آنها وجود دارد. برای مثال، بسیاری از این ادعاها مربوط به سازمان هایی است که دارای یک دید محدود و ایده آل گرا می باشند که همجنسگرایی را محکوم می کنند. علاوه براین، ادعای آنها از مستندات بسیار ضعیفی برخوردار می باشد. برای مثال نتیجه درمان در طول زمان بیشتر که در واقع استانداردی برای آزمودن اعتبار تغییر سلامت روانی فرد است پیگیری و گزارش نشده است. انجمن روان شناسان امریکا نگرانی خود را در مورد اعمال چنین درمان هایی اعلام نموده و آن را برای مراجعه کنندگان این افراد متخصص زیان آور می داند. در سال 1997 انجمن نمایندگان امریکا لایحه ای را تصویب کرد که طی آن تأکید مجددی بر مخالفت با همجنسگراستیزی و درمان داشت. در این لایحه همچنین عنوان شد که مراجعه کننده از این حق برخوردار می باشد که درخواست درمان های غیرتبعیض آمیز و بیطرفانه نماید و هر شخصی که درصدد مبادرت به این قبیل درمان ها می باشد حق دارد که انتظار داشته باشد این درمان ها در محیط طبیعی حرفه ای و به دور از هر نوع جهت گیری اجتماعی انجام گیرد.

آیا همجنسگرایی یک بیماری روانی و یا اختلال عاطفی است؟
خیر، روان شناسان و روانپزشکان و سایر افراد متخصص در زمینه سلامت و بهداشت روانی در این زمینه اتفاق نظر دارند که همجنسگرایی یک بیماری یا یک اختلال روانی و یا مشکل عاطفی نیست. بیش از 35 سال تحقیق بی طرفانه و علمی نشان داده است که همجنسگرایی با هیچ نوع اختلال روانی یا عاطفی و یا اجتماعی مرتبط نمی باشد. قبلاً تصور می شد که همجنسگرایی یک بیماری روانی باشد چرا که متخصصین علم روان شناسی و جامعه از اطلاعات پیش داوری شده غلطی برخوردار بودند. در گذشته مطالعه در زمینه افراد گی، لزبین و دوجنسگرا تنها به آنهایی که تحت درمان قرار می گرفتند محدود می شد و بنابراین نتایج بر اساس آنها پیش داوری می شد. زمانیکه محققین اطلاعات بدست آمده از افرادی که درصدد درمان نبودند را مطالعه نمودند این عقیده به سرعت قوت گرفت که همجنسگرایی یک بیماری روانی نیست.
در سال 1973 انجمن روانشناسان امریکا بر اهمیت تحقیقات جدید و قوی تأکید کرده و همجنسگرایی را از فهرست اختلالات و بیماری های روانی و عاطفی خارج نمود.

آیا لزبین ها، گی ها و دوجنسگراها می توانند والدین خوبی باشند؟
بله، در مطالعات مقایسه ای گروه هایی از بچه های پرورش یافته در خانواده های همجنسگرا و دگرجنسگرا هیچ نوع تفاوت رشدی بین این دو گروه از کودکان یافت نشد. همچنین آنچه که مهم است این است که گرایش جنسی والدین روی کودکان آنها هیچ اثری نداشت.
ذهنیت دیگر در مورد همجنسگرایی این است که به غلط این باور وجود دارد که مردان همجنسگرا دارای تمایل بیشتری به کودک آزاری می باشند تا مردان دگرجنسگرا، در حالیکه هیچ نوع مدرکی مستدلی در این زمینه وجود ندارد.

چرا برخی از گی، لزبین و دوجنسگراها گرایش جنسی شان را اعلام می کنند؟
به این دلیل که سهیم نمودن دیگران در این جنبه از هویت خودشان برای سلامت روانی آنها مهم است. در واقع، فرایند شکل گیری هویت در لزبین ها و گی ها و دوجنسگراها به آشکارسازی معروف است. این قضیه که آشکارسازی به شدت با تعادل روانی فرد در ارتباط می باشد ثابت شده است. هر چه بیشتر شخص به قبول شدن خود در بین دیگران پی ببرد به خودباوری و عزت نفس او کمک بیشتری خواهد شد.

چرا فرایند آشکارسازی برای برخی از گی ها و لزبین ها و دوجنسگراها مشکل است؟
برای برخی همجنسگراها یا دوجنسگراها آشکارسازی بسیار مشکل است. اغلب لزبین ها و گی ها و دوجنسگراها زمانیکه برای اولین بار از احساس و گرایش جنسی خود باخبر می شوند و در می یابند که با هنجار موجود در جامعه متفاوت است، احساس ترس، متفاوت بودن و تنهایی می کنند. این امر به ویژه در مورد افرادی صادق است که در کودکی و نوجوانی از گرایش جنسی متفاوت خود آگاهی می یابند که حالت کاملاً متداولی است. بسته به ذهنیت خانواده آنها و جاییکه زندگی می کنند آنها ممکن است مجبور باشند با پیش داوری ها و اطلاعات غلط در مورد همجنسگرایی همواره مبارزه کنند. به ویژه کودکان و نوجوانان ممکن است در برابر اثرات زیان بار تعصب و تصورات قالبی آسیب پذیرتر باشند. همچنین آنها ممکن است از سوی خانواده، همکاران و مؤسسات مذهبی طرد شوند. برخی از گی ها در مورد از دست دادن شغلشان و یا مورد اذیت و آزار قرار گرفتن در مدرسه در صورت آشکار شدن گرایش جنسی شان همواره نگرانند. متأسفانه این قبیل افراد گی، لزبین و دوجنسگرا در خطر بالاتری از تهاجم های فیزیکی و اعمال خشونت نسبت به افراد دگرجنسگرا قرار دارند. مطالعات انجام شده در کالیفرنیا در اواسط دهه 1990 نشان داد که تقریباً یک پنجم از همه لزبین هایی که در این مطالعه شرکت نموده بودند قربانی نفرت جنایتکارانه به خاطر گرایش جنسی خود شده بودند. در مطالعه دیگری در کالیفرنیا که در آن حدود 500 فرد بالغ مشارکت داشتند نیمی از مردان بالغ مشارکت کننده در این مطالعه نوعی از حملات فیزیکی ضدهمجنسگرایی را در مورد خود تجربه نموده بودند.

برای غلبه بر پیش داوری و تبعیض علیه گی، لزبین و دوجنسگراها چه می توان کرد؟
تحقیقات نشان داده است کسانی که نظر مثبتی نسبت به این دسته از افراد دارند آنهایی هستند که می گویند یک یا چند نفر از گی ها لزبین ها و یا دوجنسگراها را اغلب به عنوان یک دوست و یا همکار به خوبی می شناسند. به این دلیل، روان شناسان اعتقاد دارند نگرش ها و ذهنیت های منفی به افراد همجنسگرا به دلیل پیش داوری است که هرگز به مرحله عمل و تجربه نرسیده بلکه براساس ذهنیت غلط و تعصب است.
به علاوه، حمایت در مقابل اعمال خشونت و تبعیض علیه این گروه اقلیتی در جامعه درست مثل سایر گروه های اقلیتی بسیار مهم است. ده ایالت در امریکا قوانینی را در قبال تبعیض بر اساس گرایش جنسی افراد دارند.

چرا برای یک جامعه مهم است که در مورد همجنسگرایی آگاهی کافی داشته باشد؟
آموزش به تمام مردم در مورد گرایش جنسی و همجنسگرایی به احتمال زیاد سبب کاهش پیش داوری های ضدهمجنسگرایانه است. اطلاعات دقیق در زمینه همجنسگرایی برای افراد جوان اهمیت ویژه ای دارد چرا که این افراد در حال کشف و جستجوی گرایش جنسی خود خواه همجنسگرا، خواه دگر جنسگرا و یا دوجنسگرا می باشند.
ترس ها از اینکه دست یابی به چنین اطلاعاتی مردم را به گی خواهد نمود هیچ نوع اعتباری ندارد. اطلاعات در زمینه همجنسگرایی کسی را گی یا دگرجنسگرا نمی سازد.

آیا همه همجنسگراها و دوجنسگراها آلوده به ویروس ایدز هستند؟
خیر، این ذهنیت اشتباهی بیش نیست. در واقع، خطر قرار گرفتن در معرض ویروس ایدز به رفتار جنسی یک شخص بر می گردد و نه به گرایش جنسی وی. آنچه که مهم است این است که در مورد ویروس ایدر بایستی به خاطر سپرد که این یک بیماری است که از طریق مبادرت به سکس سالم و نه با استفاده از دارو قابل پیشگیری است.
نشریه چراغ، سازمان دگرباشان جنسی ایرانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر